آیدا در آینه

ادبی ـ هنری / انتقادی ـ اعتقادی

آیدا در آینه

ادبی ـ هنری / انتقادی ـ اعتقادی

عفاف عریان

 

تنها برای رسیدن نیست که باید رفت ، برای ساکن نبودن است که ما حرکت می کنیم . سکون فاجعه قرن ماست.

بالهای شکسته مرا به مرهم اعجاز عصای کدام موسی معاصر ، قدرت پر گشودن توان بخشید و روح مرده مرا با دم کدام پیام آور معاصر حیاتی جاودانه توان داد.

خورشید ما از سرما ، ماه را در آغوش گرفته نه از روی مهر . از چشمه های ما خاک زلال می جوشد و دریا از عجز عطش است که رود ها را می مکد.

پروانگی  حماقتی بس عظیم است .کویر عصر ما تشنه پرواز کرکس ها ست ؛  سکوت گوشها را راهی به میهمانی آواز شباهنگ نیست ، بانگ  زنجره  و زغن ، آرامش لای لایی ما ست.

گمان مبر که من با آنکه مالیات سخن گفتن خویش را پرداخته باشم ، نغمه ای این چنین بدیع ؛ برای جانب داری از ، یاس های لگد مال چکمه های چرمین چرک سر داده  ام.

انگشت شماتت خویش را رو به سوی عفاف عریان که نشانه رفته ای؛ شاهین عدل هماغوشی با کفه دیگر را برگزیده است.

ساق های برهنه دختر کان سرمست از بلوغ برجستگی های اندامهای شان  را  ، در زیر کدام حجاب اجباری مستور خواهی ساخت.

اسفا !!! اسفا که با اتکا به عطر گلاب خویش ، بوی گند آب درونی ناشی از سکون اندیشه های جاریمان را استشمام نمی کنیم.

در بالماسکه امسال همه صورتک هایی جدید را تجربه خواهیم کرد و دنیای سینما ، سوپر استار های جدیدی را به خود خواهد دید . ابلیس و اهورا در پر فروش ترین فیلم سال به بازی با سرنوشت بشر خواهند پرداخت  و حماقت ما فروش گیشه را تضمین خواهد کرد . اما به راستی  " نه خدا و نه شیطان ، سر نوشت ما را بتی رقم زد که دیگرانش می پرستیدند "